معنی را معین کردن، قبلا تصمیم گرفتن قبلا تشکیل دادن، قبلا بشکل در اوردن، قبلا شکل چیزی ,, معنی را معین کردن، قبلا تصمیم گرفتن قبلا تشکیل دادن، قبلا بشکل در اوردن، قبلا شکل چیزی پ, معنی cا kudj lcbj، rfgا تwkdk ;ctتj rfgا تaldg bاbj، rfgا falg bc اmcbj، rfgا alg ]dxd ,, معنی اصطلاح را معین کردن، قبلا تصمیم گرفتن قبلا تشکیل دادن، قبلا بشکل در اوردن، قبلا شکل چیزی ,, معادل را معین کردن، قبلا تصمیم گرفتن قبلا تشکیل دادن، قبلا بشکل در اوردن، قبلا شکل چیزی ,, را معین کردن، قبلا تصمیم گرفتن قبلا تشکیل دادن، قبلا بشکل در اوردن، قبلا شکل چیزی , چی میشه؟, را معین کردن، قبلا تصمیم گرفتن قبلا تشکیل دادن، قبلا بشکل در اوردن، قبلا شکل چیزی , یعنی چی؟, را معین کردن، قبلا تصمیم گرفتن قبلا تشکیل دادن، قبلا بشکل در اوردن، قبلا شکل چیزی , synonym, را معین کردن، قبلا تصمیم گرفتن قبلا تشکیل دادن، قبلا بشکل در اوردن، قبلا شکل چیزی , definition,